|
یادداشت های یک نوجوان اگه کامنت نزاری میام براتااااااا
|
||
|
محل درج آگهی و تبلیغات نوشته شده در تاریخ جمعه 94/9/6 توسط Amir Hossein
ببین عمو جون ?????? من یه دهه هفتادے ام که گوشِمو باهَنذفری های شَبانه? اَعصابِمو با خاطرات ی عوضی? چِشِمو با قرمزی رگاش?
از بین بردم دادم
اَخـــــــ?ق مَخــــــ?ق ندارم√√ غرورمو بشکونی کمرتو میشکونم‘‘‘’’’ فقــــــــطـ ... ?ه روان?ــــــــــــم که لنگه نداره ?? ???? من کلا سه نفرم ???? معرفی میکنم خودم.... ?? غ----ر--— و--— ر--— م--— ?? اون روی سگم... ?? گفتم بدونی حدتو، من غرورم دهن خودمم سرویس کرده، تو که دیگه بچه مردمی....
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94/7/16 توسط Amir Hossein
سلام به همه یه روبات ساختم
کسایی که تلگرام دارن لطفا دنبال کنن این روبات کلی متن ادبی و جک داره @Ghfbot @Ghfbot @Ghfbot @Ghfbot @Ghfbot بااحترام: ادمین سایت
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/5/30 توسط Amir Hossein
شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند.
فرشته پری به شاعر داد و شاعر ، شعری به فرشته.
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و
شعرهایش بوی آسمان گرفت
و فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و
دهانش مزه عشق گرفت.
خدا گفت: دیگر تمام شد.
دیگر زندگی برای هر دوتان دشوار می شود.
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود،
زمین برایش کوچک است
و فرشته ای که مزه عشق را بچشد،
آسمان برایش تنگ.
فقط کسایی که خیلی گرمشون هستن ببینن!!
http://www.ironiha.com/wp-content/uploads/2013/06/1369870650_fan-hot1.gif بازم عذرخواهی میکنم آرزو نمی‌کنم که بیایی!
آرزو میکنم وقتی آمدی چشمانم شرمسار نگاهت نشود؛
چون همه می‌دانند که می‌آیی!
اللهم عجل لولیک الفرج
دل آدم …چه گرم می شود گاهی ساده… به یک دلخوشی کوچک
به یک احوالپرسی ساده به یک دلداری کوتاه … به یک "تکان سر"…یعنی…تو را می فهمم
به یک گوش دادن خالی …بدون داوری به یک همراهی شدن کوچک … به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام … به یک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟
به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان چای ! … به شنیدن یک "من کنارت هستم "… به یک هدیه ی بی مناسبت … به یک" دوستت دارم "بی دلیل …
به یک غافلگیری:به یک خوشحال کردن کوچک … به یک نگاه … به یک شاخه گل دل … به یک فهمیده شدن …درست !
به لبخند به یک سلام ! به یک تعریف به یک تایید به یک تبریک …!!!
و ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم هم دریغ میکنیم و تمام محبت و دوست داشتن مان را گذاشته ایم کنار تا به یک باره هم
آدم هایی هستند که دلبری نمی کنند،
که حرفهای عاشقانه نمی زنند...
چیز خاصی نمی گویند که ذوق کنی.
آدم هایی که نمی خواهند عاشق کنند؛
اما عاشقشان می شوی!
ناخواسته دلت برایشان می رود...
این آدمها فقط راست می گویند...
راست می گویند با چاشنی قشنگ "مهر"
لبخند می زنند چون لبخند جزیی از وجودشان است...
لبخندشان مصنوعی نیست....
اجباری نیست.
در لبخندشان خدا را می بینی.
اینها ساده اند...
حرلف زدنشان...
راه رفتنشان...
نگاهشان...
ادعا ندارند...
پاک و مهربانند....
چقدر دوست دارم این آدم های بی نشان اما "خاص" را...
|
 سلام امیرحسین هستم سازنده این وبلاگ. در این مکان متن های ادبی-لطیفه راجمع آوری میکنم تا از آن ها استفاده کنید . امیدوارم با نظرات خوبتان در بهتر ساختن این وبلاگ من را همراهی کنید بازدید امروز: 6 بازدید دیروز: 2 کل بازدیدها: 25204 |
|
 |
||
ه آنها را پس از مرگ نثار هم کنیم